آیا در عصر دیجیتال تئاتر همچنان می تواند پاسخگوی دغدغه های مردم این عصر باشد؟
در مقاله ای با عنوان آیا در عصر دیجیتال، نمایش همچنان موضوعیت خواهد داشت؟ هنرمندان برجسته تئاتر (بازیگران، کارگردانان، تهیهکنندگان و…) به جست و جوی پاسخ این سئوال پرداختند که در مقاله ای به قلم دکتر کریگ لمبرت، معاون سردبیر مجلهی هاروارد منتشر شده است. این مقاله توسط گروه تئاتر اگزیت ترجمه و در اختیار هنرآنلاین قرار گرفته است. بخش دوم این مقاله را در اینجا می خوانید: ...
شهربازی با نورپردازی صحنهای
جان لیتگو میگوید: "برادوی امروز بسیار عجیب شده است. درست مانند شهربازی تئاتری!" در این صورت، کاری موفق و بلندمدت در مرکز شهر بوده است. شوهایی که در "برادوی" به صحنه میآیند-عملاً تعداد مشخصی از تئاترها در میدان تایم و اطراف آن- از نظر مالی قویاً موفق هستند. بر اساس آمار لیگ برادوی مجموع درآمد گیشه در سال حدود یک میلیارد دلار است، به علاوه ۱ میلیارد دلار که از تئاترهایی که به عنوان بخشی از تور خود در آنجا اجرا میکنند گرفته میشود، که به گفته تام مک گارت رئیس کیبرند اینترتینمنت، "در کسب و کار رسانه چندان زیاد نیست." شرکت او یکی از تهیهکنندگان اصلی تئاتر زنده از جمله نمایشهای برادوی و نیز تورهای اجرای تئاتر است. (گیشه سینماها در آمریکا و کانادا در سال ۲۰۱۰، ۱۰/۶ میلیارد دلار بوده است.) وی میافزاید: "اما با این حال در اوج ریاضت اقتصادی اخیر، برادوی یک سال بیسابقه و رکورددار داشته است."
نزدیک به نیمی از شوهای برادوی نمایش عادی هستند، اما نمایشهای موزیکال، هم از نظر مخاطب و هم درآمد غالب هستند. تئاترهای برادوی بخش عمدهی مخاطبان خود (۶۲٪) را از میان گردشگران جذب میکند، که نزدیک به دو سوم آنها درآمدی بالای ۷۵ هزار دلار در سال دارند و ۶۶٪ آنها زن هستند. (بالاتر از ۵۵٪ درصد در سال ۱۹۸۰) این بخش همچنان سودآور است، با وجود اینکه از هر ۸ تولید جدید، تنها یکی موفق میشود. با این وجود که سرمایهگذاری مطمئنی نیست، اما یک کار پرفروش میتواند سرمایه تولید را در سال ۸۰ به ۱ بازگرداند. همچنین حمایتکنندگان از بازتولید یکی از شوهای مشهور توانستهاند حدوداً ۲۰ به ۱ از سرمایه اولیه کسب درآمد کنند، در حالیکه اثر نیز همچنان روی صحنه و در حال فروش است.
مکگارت میگوید: "برادوی کسبوکاری پرهزینه است. جریان اصلی است-برای اینکه تجربی باشد ساخته نشده است، همچنان که استودیوهای فیلمسازی وقتی به عنوان فیلمساز مستقل عمل میکنند، همان تولیدات همیشگی خود را نمیسازند." اما به گفته او تفاوت اصلی تئاتر با سینما این است که "میتوان یک فیلم را بر روی هزار پرده یا پنجهزار پرده اکران کرد، اما یک شوی برادوی محدود به ظرفیتهای تئاتر است- حتی با وجود اینکه اجراها میتوانند زمان مشخصی برای پایان نداشته باشند، اما قرار نیست صندلیهای جدید در سالنها سبز شود."
با وجود تمام ریسکها، برای کسی که سرمایه بلااستفاده دارد و تئاتر را هم دوست دارد، "فرشته" شدن میتواند بسیار هیجانانگیز باشد. میتوانید بخشی از سهام یک تئاتر موزیکال را خریداری کنید، مثلاً فقط ۲۵ هزار دلار، و به این ترتیب میتوانید یک زندگی تئاتری داشته باشید. این به این معنی است که به تمام گزینشها، کارگاهها، اجراهای آزمایشی، افتتاحیهها و مهمانیهای سرمایهگذاران تمام نمایشهای برادوی دعوت خواهید شد. به گفته مکگارت: "شما میتوانید آهنگساز را به خانه خود بیاورید تا موسیقی را بر روی پیانو خانهتان بنوازد. در مقایسه با مثلاً عضو شدن در باشگاه گلف، خیلی بیشتر میشود تفریح کرد."
ماجراجویی با تماشاچیان
دیان پائولوس مدیر هنری تئاتر رپرتوار آمریکا میگوید: "سندرمی در حرفه ما وجود دارد که تماشاچی و خصوصاً جوانترها به خاطرش مورد سرزنش واقع میشوند. آنها دیگر نمیخواهند به تئاتر بروند، چرا؟ چون تمرکز حواس ندارند. ترجیح میدهند کنترل به دست خودشان باشد، با همان دستگاههای کوچک در دستانشان. گزینههای تفریحی بسیار زیاد است. فرهنگ ما دارد به بیراهه میرود. این همیشه به نظرم تضعیفکننده بوده است، چرا که جایی برای تغییر باقی نمیگذارد. ما باید این تحلیل را برگردانیم و بگوییم: شاید تقصیر ماست. شاید تقصیر دستاندرکاران هنر است. نه فقط نویسندگان و بازیگران، بلکه تمام سیستم- شاید میبایست در بازگرداندن تماشاچی به تئاتر بهتر عمل کنیم. آیا تماشاچیان رفتهاند؟ بله. آیا عادت آمدن به تئاتر را در خود نپروراندهاند؟ بله. آیا تقصیر آنهاست؟ خیر!
پائولوس از نخستین فصلی که برای تئاتر رپرتوار آمریکا در سال ۲۰۰۹ برنامهریزی کرد، دعوت به تئاتر را به روز کرد. او بریدهای تیزر مانند از "نمایش الاغ"، الهام گرفته از "رویای نیمهشب تابستان" (بدون حتی کلمهای از شکسپیر) ساخت که در اطراف تماشاچیان با شرکت رقصندههای و آهنگهایی که توسط بازیگران خوانده میشد، به صورت زنده به اجرا درمیآمد. نمایش "الاغ"، نمایشی موفق که اجرایی بلندمدت در نیویورک داشت، برای اولین در همانجا توسط پائولوس و همسرش رندی واینر (تهیهکننده) به روی صحنه رفت و پس از آن در کمبریج، همچنان تماشاچیان را دستهدسته به تئاتر "زیرو-اَرو" تئاتر رپرتوار آمریکا میکشاند؛ جاییکه امروز نامش را به نام شخصیت اصلی نمایش، آبرون تغییر داده و تبدیل به کلوب شبانه تئاتر شده است.
پائولوس میگوید: "ما میبایست محدوده معنای تئاتر را گسترش دهیم. اگر شو به جای ساعت ۸ شب، نیمهشب شروع شود چه میشود؟ اگر مدت زمانش ۱۰ دقیقه باشد چه؟ یا یک ساعت باشد؟ اگر قبل از شروع اجرا ۴۵ دقیقه برقصید چه؟ جایی را بسازید که قوانین را درهم میشکند. آبرون امروز به گروه جدیدی از مخاطبان دست پیدا کرده است: مخاطبانی جوانتر و زیر ۳۰ سال. تماشاچیان آنهایی نیستند که به تئاتر میروند. آنها میخواهند در حضور دیگران باشند، معاشرت کنند؛ آنها به این تخلیه احتیاج دارند- که تئاتر میتواند آن را برایشان فراهم کند، چیزی مثل فستیوالهای قرن پنجم آتن، یا ماشپیتِ تئاتر شکسپیر گلوب. (ت.م: ماشپیت قسمتی از محل اجرای کنسرت راک است که جلوی سن قرار دارد و مردم در آن با موسیقی راک میرقصند) تئاتر باید جایی باشد که احساس کنید: من باید آن را تجربه کنم. نه اینکه فقط آن را بخوانید یا ببینید. مردم تشنهی تجربه هستند- آنها جان میدهند برای تجربه کردن.
تئاتر آینده تئاتری خواهد بود که فعالانه مخاطبان خود را درگیر میسازد و احتمالاً نه تنها دیوار چهارم را، که سه دیوار دیگر را نیز خواهد شکست. به عنوان مثال، به تازگى در تئاترى از نیویورك به نام "شهر ما"، تماشاچیان عملاً خود را جزئى از بازیگران یافتند. در بوستون، پروژه بازیگران شكسپیر -كه توسط بنجامین اِوِت (فارغالتحصیل موسسهی تئاتر رپرتوار آمریکا) در سال ٨٦ پایه گذارى شد- شكسپیر را در مكانهایى غیر معمول مانند فروشگاهها و كلیساها اجرا كرد و عملاً شكسپیر را به كوچه و خیابان برد. بیل راچ نیز در گذشته تئاتر کورنر اِستون را که تئاتر جامعهمحور را گسترش میداد به همراه دیگران پایهگذاری کرد و برداشتهایی از نمایشهای کلاسیک را در شهرهای کوچک و محلات تولید میکرد.
جک مگان، مدیر اداره هنر در هاروارد میگوید: "خلاصه مطلب، کار در محیطهای کوچکتر میتواند جذابتر باشد، چرا که دیگر مجبور نیستید میلیونها دلار بودجهی سرمایهگذاری شده را از طریق گیشه بازگردانید و میتوانید با ۴۰ یا ۵۰ هزار دلار تمام هزینههای کار را پوشش دهید. هر چه میزان سرمایه بیشتر باشد، تهیه کننده نیز مجبور است بیشتر به تعداد تماشاچی فکر کند و در نتیجه بیشتر نظر خود را به افراد خلاق تحمیل خواهد کرد."
تئوری آموزش تئاتری
رابرت بروستاین میگوید: "اگر کودکان در معرض هنر و موسیقی قرار نگیرند، نه هنرمند بار خواهند آمد نه تماشاچی." از آنجاییکه سیستم آموزشی، موتور اولیه پرورش نویسندگان، بازیگران، کارگردانان و دیگر دستاندرکاران موفق تئاتر است، بروستاین گله میکند که:"دورههای آموزشی هنر و فرهنگ در مدارس ابتدایی در دسترس نیست، چرا که بودجهها کاهش پیدا میکند و اولین قدم مدارس پس از کاهش بودجه، اخراج معلم موسیقی است."
تئاتر شکسپیر و شرکا در لنوکس با بردن تئاتر به مدارس محلی، عمیقاً با جامعه اطرافش پیوند خورده است. برنامه آنها که تقریباً شامل تمامی دبیرستانهای بخش برکشایر و همچنین بسیاری از مدارس ابتدایی و راهنمایی میشود، در طول سال بیش از ۴۰هزار دانشآموز و معلم را تحت پوشش اجراها، کارگاهها و کارآموزی قرار میدهند. از زمان آغاز فعالیتش در سال ۱۹۷۸، در کنار خود آنسامبل، نزدیک به یک میلیون شرکتکننده داشته است.
تینا پکر میگوید: "کار ما در مدارس به اندازه تولیدات تئاتریمان اهمیت دارد. هر زمانی که به دبیرستانی میرویم، برای شرکت در هر یک از نمایشهای شکسپیر معمولاً بین ۳۰ تا ۵۰ داوطلب داریم. آنها ابتدا نمایش را در مدرسه خودشان اجرا میکنند و سپس در فستیوال پاییزیمان چهار روز اجرای دبیرستانی بدون وقفه شکسپیر برای یکدیگر اجرا میکنند. هر کسی که داوطلب میشود و برای مصاحبه میآید، به شیوهای به کار گرفته میشود، و بیشتر بچهها سه سال تمام در برنامه شکسپیر شرکت میکنند. آنها بسیار مشتاقاند، چرا که این جایی است که میتوانند آزادانه صحبت کنند میتوانند احساساتشان را بروز دهند. ما میدانیم که این جامعه را میسازد: ما میبینیم بچههایی که این کار را انجام میدهند، چطور عمیقاً به هم وابسته میشوند."
در همین حال، در دهههای اخیر، انفجار سرگرمیها در فرهنگ عامه، هنجارهای فرهنگ جوانان را تغییر داده و موقعیت تئاتریها را ارتقا داده است. تام مکگارت میگوید: "شرایط دیگر مانند ۳۰ یا ۴۰ سال پیش نیست که تئاتری بودن یک انگ باشد. امروزه توانایی خواندن، رقصیدن و بازیگری در سطح بالا یک افتخار است و این مردم را تشویق میکند که به آن بپردازند." به دنبال بالا رفتن کیفیت برنامههای آموزش تئاتر در سطح مدارس متوسطه و دانشگاهها، تولیدات تئاتری به گفتهی مکگارت در بالاترین سطح خود در همهی دورانها قرار دارد. او معتقد است که علیرغم چالشهای اقتصادی بر سر راه تئاتر حرفهای، از نظر تعداد و تنوع تولیدات و نیز کیفیت کار بازیگران، کارگردانان و طراحان در همهی سطوح، تئاتر در عصر طلایی خود به سر میبرد.
جک مگان میگوید: "در هاروارد دانشجویان در سال بین ۴۰ تا ۶۰ نمایش به روی صحنه میبرند که هر یک بین ۴ تا ۸ شب اجرا میشود." بروستاین اشاره میکند که امکانات درونبرنامهای برای تئاتر به طور چشمگیری از زمان ورود او (به هاروارد) در سال ۱۹۷۹ افزایش یافتهاند. او به یاد میآورد: "زمانی بود که حتی یک واحد درسی تئاتر هم وجود نداشت، جز کلاس نمایشنامهنویسی ویلیام آلفرد (استاد دانشگاه و نمایشنامهنویس انگلیسی). تئاتر رپرتوار آمریکا ۱۲ دوره آموزشی مطالعات تئاتر معرفی کرد که کمیته هنرهای نمایشی آن را تصویب کرد، اما زمزمههایی به گوش میرسید. برخی از اعضا شروع کردند به درخواست مبنی بر اینکه معلمان بازیگری و کارگردانی ما میبایست مدارک تحصیلی بالا و نشریات علمی آکادمیک داشته باشند. آکادمیک شدن مرگ غریزه خلاق است. اما دانشگاهیان خلاق میدانند که نمیتوان محدودیتهای آکادمیک را بر افراد خلاق نیز اعمال کرد.
هاروارد یکی از معدود کالجهای بزرگ است که مرکز هنرهای نمایشی ندارد. پیتر سلارس در جلسه گفتگویی در تئاتر رپرتوار آمریکا با موضوع اپرای "نیکسون در چین" که برای اولین بار توسط وی کارگردانی شده و به روی صحنه رفته بود- عنوان کرد:"من به هاروارد آمدم چون هیچ دپارتمان تئاتری نداشتند؛ دانشگاههای زیادی وجود ندارند که از چنین امتیازی برخوردار باشند. تئاتر چیزی است که اصلاً داخل دپارتمان نمیگنجد. من عاشق این هستم که هنرمندان اینجا مجبور میشوند که خودشان راهشان را پیدا کنند. با این وجود، کمیته هنرهای نمایشی با ریاست مارتین پوچنر استاد تئاتر و ادبیات انگلیسی و ادبیات تطبیقی از وین، در حال ایجاد مرکز تئاتر (به پیشنهاد کارگروه هنر که در سال ۲۰۰۷ توسط پرزیدنت دروفاست به کار گرفته شد) برای تقویت -و نه تحمیل و جایگزینی- اجراهای زندهی فوق برنامه است.
این خبر خوشی برای بیل راچ است. او میگوید: "من در برخی از برنامههای بسیار منسجم تئاتر تدریس کردهام و از کار کم دانشجویان وحشتزده بودم، از اینکه چقدر فرصت بازیگری و کاگردانی و تمرین حرفه برایشان کم بود. من در هاروارد ۲۶ نمایش در هر گوشه از دانشگاه کارگردانی کردم، از زیرزمین خوابگاه، تا پلههای وایدنر."
داستانهایی که به نمایش درمیآیند
بیل راچ میگوید: "انسانهایی در یک اتاق، در حال خلق و تجربه یک داستان در کنار هم- این از بین نخواهد رفت. حتی امروز به گونهای عطش بیشتری هم برای آن وجود دارد." تینا پکر با او موافق است: "تنها از راه جمع شدن انسانها دور هم است. همان کاری که تئاتر میکند، که میتوان انسانیت را واقعاً حس کرد. حسی قوی، درونی و محسوس یک حس جمعی. آن را نمیتوان در فیسبوک احساس کرد، نمیتوان در تلویزیون آن را جست، و حقیقت را نیز در هیچ یک از اینها نمیتوان یافت."
او ادامه میدهد: "یونانیها، همه را در یک جا جمع میکردند، در دوران الیزابت هم اینچنین بود، درحالیکه بازیگران با مخاطبی حرف میزدند که گوش میکرد، نه این که نگاه کند. تغییر شکل صحنه تئاتر و به وجود آمدن قاب صحنه، تماشاچیان را از بازیگران جدا کرد و قابی یا پنجرهای را به وجود آورد که نمایش از داخل آن دیده شود. حال ما به جایی رسیدهایم که تماشاچیان و بازیگران حتی با هم در یک اتاق هم نیستند. اما پرسیدن سوال با هم- این چیزی است که اجتماع را میسازد. به عنوان یک بازیگر، وقتی که موفق هستید، آن را در بدنتان احساس میکنید، احساس میکنید که دارید به آن میرسید. تصویری درونی از نقش کسی که بازی میکنید دارید؛ که یک کل منسجم میسازد. آن را از طریق واکنش مخاطبانی که آن را درک کردهاند نیز احساس میکنید."
چنین تجربهای نمیتواند با هیچچیزی که بر صفحهی تصویر، به شکل سهبعدی یا حتی متعامل دیده میشود، جایگزین شود. تئاتر مطمئناً در آینده زنده خواهد ماند- تنها سوال این است که چه شکلی خواهد داشت؟ عطش برای داستانسرایی زنده، برای تجربه مشترک بازیگر و تماشاچی، ممکن است حتی افزایش یابد؛ اگر، و وقتی، که مردم از بستههای بینقص تدوینشده و جلاخورده و پرزرقوبرق تلویزیون و تولیدات سینمایی خسته شوند. لیتگو میگوید: "در تئاتر نوعی ظرافت شکننده وجود دارد، چرا که هر چیزی ممکن است اتفاق بیافتد. نوعی هیجان نفسگیر در تئاتر نهفته است."
دوست هنرجو و علاقه مند شدید به هنر تئاتر آقای خلیل عبیات چندی پیش از طریق ارسال خبر این خبر را ارسال کرده بودند که با توجه به اینکه ما به صندوق اخبار مراجعه نکرده بودیم این خبر را دیر به معرض دید گذاشتیم . ضمن پوزش خبر را ارائه داده و آرزوی چنین روزی را ما نیز داریم ... استانیسلاوسکی,ایمان راسخ داشت,که روزی خواهد رسید که انسان واژه ی جنگ رااز یاد برده باشد,, ...
که میان انسانها, قانون جنگل, ,کینه و نفرت متقابل,همچشمی و رقابت سنگدلانه,حفظ و دفاع از خود,,به بهای نابودی دیگران از بین رفته باشد,,و جایش را به قوانین والای زیبایی و نیکیها داده باشد,
(اخرین درس بازیگری استانیسلاوسکی)
من نوشت : چونکه استانیسلاوسکی این حرف و زده مطمئنن اتفاق میوفته من ایمان دارم
بعد از نظرسنجی از شما دوستان و همراهان عزیز که به نظر شما عملکرد انجمن هنرهای نمایشی شهرستان میبد در یک سال گذشته چگونه بوده است ؟
شما هم رأی های خود را اعلام کردید و هم نظرات خوبی را ارائه دادید و از آنجا که هدف گروه تئاتر جوان تنها بررسی فعالیت انجمن در یکسال گذشته و نظرات ارزشمند شما بوده است . تصمیم گرفتیم که نظرات و رای ها را در معرض دید عموم بگذاریم و اگر نظری دراین رابطه دارید لطفا با حسن نیت ارائه دهید . البته از نظرات و رای گذشته شما سپاسگذاریم ...
عملکرد انجمن از نظر شما هنرمندان و هنردوستان به شرح ذیل اعلام شده است :
1. عالی ( 5 رأی)
2. خیلی خوب ( 0 رأی)
3. خوب ( 0 رأی)
4. متوسط ( 2 رأی)
5. بد ( 1 رأی)
6. خیلی بد ( 58 رأی)
البته باید توجه کرد که این نظرات و رای ها بسیار ارزشمند است و برای ما محفوظ خواهد بود و استفاده خواهیم کرد ولی خوب است که با هم کمک کنیم تا مشکلات تئاتر میبد حل شود . مشکل تئاتر میبد خیلی بیشتر از این است که به خصومت های شخصی توجه کنیم . مشکل از یکایک هنرمندان ، مسئولین و مردم نیز می باشد و باید همه اینها به کمک هم حل شود . از زحمات حسین آقایی میبدی در این مدت تشکر می کنیم و امیدواریم در ادامه مدیریت خود برنامه ریزی جدیدی داشته باشند و خط جدیدی را در دستور کار قرار دهند تا گروهها فعالیت بهتری داشته باشند . گروه ها را محدود به گروه تئاتر جوان و فجر نکنید بگذارید تمام گروه ها کار کنند و حتما کمک کنید . انجمنی که نتواند بودجه بدهد ، نتواند برنامه ریزی تولید سالانه خود را انجام دهد ، نتواند بودجه جذب کند ، نتواند خیلی کارهایی که وظیفه دارد انجام دهد و فقط وظیفه خود را نامه دادن و مجوز و بازبینی و ... بداند همان بهتر که تعطیل باشد و همان بهتر که روی میزها و کتابهایش خاک بشیند و ...
باید کاری کرد و این اخطار را جدی گرفت تا به حسن نیت شما کسی شک نکند . بگذارید تا هنرمندان خود برای آینده تئاتر میبد تصمیم بگیرند و اگر چاهی می کنند خودشان برای خود بکنند . به امید روزهای بهتر ، صادق تر و دوستی های صمیمی تر و بی پرده تر ... یا حق .
به گزارش از واحد آموزش و پژوهش گروه تئاتر جوان میبد ، طرح آسیب شناسی تئاتر میبد در جهت رشد و ارتقای سطح کیفی تئاتر و مخاطب مداری این هنر آغاز گردید .
در این طرح برنامه ریزی گردیده است تا با توجه به فرم های آسیب شناسی که توسط یکی از معتبرترین بخش های نظارت بر تولید تئاتر تنظیم گردیده است . با نظر و مشاوره دوستان هنرمند شهرستانی مربوطه و کارشناسانی که در این زمینه قرار است به جمع بندی نظرات و پژوهش ها بپردازند، راهکارهایی در جهت ساخت و تولیدات مورد نیاز شهر میبد پیشنهاد گردد تا با این روش هم مخاطبان تئاتر را افزایش دهیم و هم نوع تولیدات گروه را مشخص کنیم و حتی در اختیار گروه های دیگر نیز قرار دهیم . در حال حاضر طرح آماده اجرا می باشد و شروع آن از اول اسفند ماه 1391 و تا اواخر خرداد ماه 1392 ادامه خواهد داشت . در تکمیل این طرح گزارشاتی نیز از پیشکسوتان تئاتر میبد ، دیدگاه مسئولین شهرستان و استان نسبت به جایگاه تئاتر میبد و همچنین ارزیابی میزان مخاطب تئاتر میبد تهیه می گردد . کلیه آمار به دست آمده از این طرح بعد از تائید مراکز مربوطه در این سایت به معرض دید عموم قرار خواهد گرفت . با امید به اینکه این حرکت گامی باشد در جهت رشد و اعتلای هنر تئاتر شهرستان میبد، دست نیاز خود را به سوی همه شما دراز می کنیم و منتظریم تا هنرمندان همکاری خود را اعلام نمایند .
برای اینکه هنرمندان این سایت را برای خود بدانند گروه تئاتر جوان اسم سایت خود را http://www.teatremeybod.ir گذاشته است . این سایت تنها در رابطه با خبرهای گروه فعالیت نمی کند بلکه برای همه دوستان هنری و حتی گروه های رقیب نیز خبر ارائه خواهد داد . به زودی حتی شاهد نقد تئاتر های گروه های رقیب در شهرستان میبد نیز خواهید بود و حتی از تئاترهای استان و دیگر شهرستان ها و مرکز نیز اطلاع رسانی خواهیم داشت. گستره فعالیت سایت خود را از این هم فراتر خواهیم برد . البته اگر انتقاد و نظری دارید می توانید از طریق ارتباط با ما پیام خود را ارسال نمایید . امیدواریم بتوانیم با کمک شما فعالیت هنری خوبی در کنار هم داشته باشیم .
محمد جواد آقایی میبدی با گرفتن تمامی مسئولیت ها از کسانی که قبلا در گروه مدعی کارگردانی بودند . دوره های تئاتر کودک و نوجوان را شخصا به عهده گرفت و اولین جلسه خود را با 15 نفر برگزار نمود و ...
اظهار امیدواری کرد و گفت : سعی داریم تا رونق تازه ای را به تئاتر کودک بدهیم و با کار جدیدی که حداقل 30 نفر عوامل نیاز دارد ، سعی داریم تا رویکرد جدید خود را به تئاتر کودک به معرض اجرای عموم بگذاریم و همه سعی ما این است تا به این هنر نگاه حرفه ای و به روزی داشته باشیم . البته برنامه ریزی کرده ایم که در یک زمان دو نمایش را در برنامه تولید نگذاریم . بلکه با اتمام یک پروژه دست به تولید کار بعدی خواهیم زد . این انتقادی بود که در تولیدات قبلی از ما شده بود . و صد البته انتقادها باعث ساخته شدن هنرمندان ما خواهد شد . فعلا در اولین روزها و ساختن بازیگران از پایه هستیم که این امری مهم و طولانی است . البته برای گذشته این حرفها خیلی دیر است اما ای کاش از ابتدا کار کودک را اصولی شروع کرده بودیم و اجازه نمی دادیم با عدم در نظر گرفتن اصول کار کودک چیزی به روی صحنه رود . اما به قول قدیمی ها هنوز دیر نیست و ما می توانیم با برنامه ریزی درست نیروهای مفید و قابل توجهی را برای آینده تئاتر تربیت کنیم . امیدوارم بتوانیم از عهده این سنگین برآییم و باعث افتخار هنرمندان این گروه باشیم .
سرپرست گروه تئاتر جوان شهرستان میبد با اشاره به مشکلات شدیدی که در امر حمایت از تئاتر چه از طرف مسئولین و چه از طرف برخی خانواده ها در میبد وجود دارد ، اظهار تأسف نمود و گفت :
بازیگری روحی است که در پیکر بی جان نقش دمیده می شود ؛ جان می گیرد ؛ جان می بخشد و ماندگار می ماند ؛ پس هرگز فنا نمی شود . هر روز که می گذرد تجربه ای ؛ خاطره ای و اندوخته ایست برای فردای ما که به آن آینده می گویند . پس دیروز گذشته است و چراغی برای راه آینده که اشتباهات را - که به آن بی راهه می گویند - فردا تکرار نکنیم ... هنری که در امتداد ارزشهایش حرکت کند هنری است رهایی بخش که سرچشمه در نور و عشق دارد و به دریای عقل و معرفت راه می گشاید . مسئولیت هنرمند تنها در برابر فرهنگ ملی و قومی خودش نیست ، بلکه مسئولیتی الهی و جهانی دارد .
این وظیفه ماست که همواره قدردان و سپاسگذار تلاش و خدمات هنرمندان عرصه تئاتر باشیم که صحنه هایی از تاریخ و فرهنگ و هنر ایران زمین به نام آنها رقم زده شده و اکنون دست آنها از این دنیا کوتاه است . ما باید همچون گذشته هنرمندان بزرگی را در این عرصه تربیت کنیم و تحویل اجتماع دهیم و این امر نیازمند یک برنامه ریزی حساب شده و طولانی است .
متاسفانه جامعه هنری ما جزو محرومترین اقشار هستند . در جامعه به دیگر شغلها بها داده میشود، اما هنرمندان زمانی که از دنیا می روند ارزشمند میشوند و همه یاد آنها میافتند که این موضوع فایدهای ندارد. اگر هنرمند در دوران حیات خود از اعتبار و زندگی مناسب برخوردار نباشد، نمیتواند اثرآفرین باشد و برگ زرینی از تاریخ را به اثر هنری خود اختصاص دهد. سرپرست گروه با بیان اینکه هنرمندان برجسته بسیاری در شهرستان میبد زندگی میکنند، ابراز داشت: این افراد به هنرمندان برجسته کشور و حتی جهان پهلو میزنند و میتوانند برتر از آنها باشند. سرپرست گروه عنوان کرد: نبود امکانات مناسب برای اظهار وجود و شکست نفس بیش از اندازه موجب ناشناخته بودن هنرمندان میبدی شده است. و مسئولان باید هنرمندان برجسته شهرستان را شناسایی کنند و توجه ویژهای به آنها داشته باشند. هنرمندان مطرح مقیم در شهرستانها با حضور در جشنواره ها و اجراهای خارج از شهرستان میتوانند اظهار وجود کنند و هنر خود را در معرض دید قرار دهند.وی با اشاره به امکانات و امتیازهای ویژهای که در تهران وجود دارد، بیان داشت: مسئولان پایتختنشین از هنرمندان تهران برای حضور در اجراهای خارج از کشور دعوت میکنند در حالی که هنرمندان مقیم شهرستانها نیز باید در این برنامه حضور یابند. مسئولان باید قدردان هنرمندان اثرآفرین و باارزش باشند و راهکارهایی را ارائه کنند که این قشر دغدغه امرار معاش نداشته باشند.
سرپرست گروه تئاتر جوان در پایان گفت : قدردانی می کنم ...
قدردانی می کنم ... اینک تلاش و همت شما هنرمندان قدیم و جدید گروه تئاتر جوان را هزاران سپاس که با سرانگشتان احساس و تفکر نقش آفرین پرده های نو در عرصه هنر گشتید و پنجره های رو به افق را با خرد خود گشودید تا روشنایی به فردای نوین هموار گردد .
با قدردانی از ذوق ظریف ؛ همت والا و احساسات لطیف شما در آفرینش نقشی که در نمایش های : خاطرات جنگ(1377) ؛ بانوی نمونه (1378) ؛ مادر (1379) ؛ بی معنی ترین حرف زندگی ام (1380) ؛ سوگ یتیمان علی (ع) (1381) ؛ درّ شب چراغ (1382) ؛ گیسوی پریشان چو شمشاد (1383) ؛ مادر من (1384) ؛ پرواز پرستوهای مهاجر (1385) ؛ پشت صحنه کار ما (1386) ؛ عاشورائیان (1386-1387) ؛ سحوری (1387) ؛ عشق برای وطن (1388) ؛ باغچه ننه بلقیس (1389) ؛ سوگ یتیمان علی (ع) ( از سال 1385 الی 1391) ؛ شاپرک خانم (1390) ؛ قطار جنوب (1390) ؛ زیر خاکی (1391) ؛ سی مرغ سیمرغ (1391) و ... که هر کدام مسئولیتی به عهده داشتید و در جشنواره ها نیز مقام های بازیگری و کارگردانی به دست آوردید که به حق شایسته شماست و بنده از طرف خودم و هیئت نظارت گروه تئاتر جوان و کلیه عوامل تبریک می گویم . به امید روزی که شایستگی شما را در سکوهای بالاتر هنر این آب و خاک شاهد باشیم . به پاس سالها خدمت به عرصه تئاتر این کشور و با امید به اینکه در ادامه راه پربارتر و با نگاهی سرشار از زیبایی و مهر حضور پررنگی در عرصه هنر داشته باشید . قدردان شما هنرمندان عزیزم (هرچند که زمانی می گذرد اما دیر نشاید ) میباشم . اعتراف می نمایم چیزی برای سپاس در برابر این همه بزرگواری و منش شما ندارم ؛ اما این پیام قدردانی بهانه ای شد تا سپاس ؛ تبریک و قدردانی خویش و هیئت نظارت گروه تئاتر جوان را به خاطر کلیه زحمات ؛ مشکلات ؛ سختی ها و کاستی ها که در گروه تحمل کردید به عرض برسانم و سرتعظیم فرود آورم . امیدوارم روزی شما را در فتح قله های هنر این مرز و بوم شاهد باشم .
واقعا قدردان شما هنرمندان عزیز هستم که در بدترین شرایط آن هم در شهرستان میبد که با برخورد بسیار بد مسئولین و مردم عاشقانه در این عرصه گام برداشتید و باید گفت یکی از بهترین لحظات عمر خود را وقف تئاتر کردید ... به زخم زبان ها توجه نکنید به بدگویی و تهمت ها توجه نکنید ... اینها همانهایی هستند که می گویند غیبت نکنید ، تهمت نزنید و ... اما خودشان عمل نمی کنند ... اینان کور خودند و بینای مردم ... پس شما عاشقانه ادامه دهید و اجازه ندهید کوردلی های دیگران باعث از بین رفتن این هنر شود نگذارید آنها به اهداف پلیدشان برسند و با گفتن یاعلی راه درست را زیر سایه ولایت و رهبر محبوبمان ادامه دهید . مطمئنا راه حق دیر یا زود به نتیجه خواهد رسید ... الله یارتان ... یاحق ...
ارسال شده توسط: مدیرسایت
تصویری از گرامیداشت پانزدهمین سالگرد تاسیس
گروه تئاتر جوان میبد و اختتامیه نمایش سی مرغ ، سیمرغ
(آبان ماه 1391)
تصویری از آخرین روز حضور کوروش زارعی در کارگاه نمایش گروه ( شهریور ماه 1392 )